چرا در قرآن از مَثَل استفاده شده است؟

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ق.ظ



دامنه تمثیلات قرآنى از جامعیّت و وسعت بسیارى برخوردار است، به گونه‌اى که شامل اشخاص، اعمال، اقوال، افکار، روحیات گوناگون بشر، جلوه ها و مظاهر بدیع عالم هستی، حوادث تاریخى مختلف و … مى‌گردد و در هر یک از این امور نیز دقایق و حقایق فراوانى به چشم می‌خورد.


مثل

بحث پیرامون ویژگی‌هاى تمثیلات قرآنى موضوعى است که نمی‌توان به تمام جوانب و راز و رمزهاى آن پی‌برد، چرا که کتاب حق تعالى چشمه فیاضى است که حقایق آن پایان ناپذیر است و معدن ذی قیمتى است که افکار معدود بشرى به تمام جوانب و ذخایر بی‌بدیل آن دسترسى ندارد.

البته دقت و تأمل در مثل‌هاى قرآنى نشانگر آن است که دامنه تمثیلات قرآنى از جامعیّت و وسعت بسیارى برخوردار است، به گونه‌اى که شامل اشخاص، اعمال، اقوال، افکار، روحیات گوناگون بشر، جلوه ها و مظاهر بدیع عالم هستی، حوادث تاریخى مختلف و …مى گردد و در هر یک از این امور نیز دقایق و حقایق فراوانى به چشم می‌خورد.

گسترده تمثیلات قرآنى تمامى پهنه گیتى و مظاهر و جلوه‌هاى گوناگون طبیعت، و انواع و اقسام انسان ها را با نگرش‌هاى مختلف، شامل می‌شود.

 

اقسام مثل و جایگاه مثل در قرآن

در یک تقسیم بندی، «مَثَل» گاهی عملی است و به زبانِ کردار بیان می‌شود و گاهی لفظی و به زبان گفتار، مثل‌های قرآن از نوع دوّم است. و در تقسیمی دیگر مثل‌ها نسبت به نتیجه آنها در قرآن و مخاطبین به سه قسم تقسیم می‌شوند:

1. مثل‌هایی که باعث تذکر و یادآوری می‌شود: «وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ »؛ و خدا مثال‏ها را براى مردم مى‏زند، باشد که متذکر شوند .» (ابراهیم/ 25)

2. مثل‌هایی که موجب تفکّر می‌شود: «وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ »؛ و این مثال‏ها را براى مردم مى‏زنیم شاید بیندیشند.» (حشر/ 21)

3. مثل‌هایی که باعث ادراک می‌شود: «وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ؛و اینگونه مثال‏ها را براى مردم مى‏زنیم، ولى آنها را تعقل نمى‏کند (و به غور و حقیقت آنها پى نمى‏برد) مگر دانشمندان.» (عنکبوت/ 43)

مخاطبین، هم سه گروه می‌شوند که هر کدام از اقسامِ مَثَل به گروهی از مردم مربوط می‌شود. (مکارم شیرازی، ناصر، مثال‌های زیبای قرآن، ص 114)

در قرآن مجید سه نوع مَثَل داریم: 1. آن‌که صورت تشبیه دارد. 2. مربوط به داستان است. 3. برای برگرداندن لغت از زبانی به زبان دیگر است. شاید بتوان گفت: که در قرآن مثل‌ها به چهار صورت بیان گردیده است:

1. صریحاً ذکر شده است: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ...»؛ (جمعه/ 5)

2. با حرف «کاف» آمده است: «أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ...»؛ (بقره/ 19)

فلسفه ی مثل‌های قرآن، تنزّل مسائل بلند و عمیق و بیان آنها در افق فکر مردم است و نقش مثال که هنر به حساب می آید، درتوضیح مباحث انکار ناپذیر است و هیچ علمی ازآن بی نیاز نیست ودر مباحث علمی، تربیتی، اجتماعی، اخلاقی و... ازآن بهره می‌گیرند

3. با کمله مَثَل و حرف کاف «هر دو» بیان شده است: «مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً...»؛ (بقره/ 17)

4. در آیه کلمه ی «مَثَل» و حرف «کاف» وجود ندارد ولی از سیاق عبارت و مفهوم آن، وجود مَثَل نمایان است: «

إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ ...». (اعراف/ 40)

«مَثَل» غالباً از چیزها، جمادات، گیاهان، جانوران و نظایر آن گفتگو می‌نماید و جزء محکمات قرآن است، زیرا برای روشن کردن معنای متشابه آورده می‌شود، ولی گاهی ممکن است برای کسانی که به مفهوم آن آشنا نیستند، متشابه باشد.

 

فلسفه و علّت ذکر مثل در قرآن

فلسفه ی مثل‌های قرآن، تنزّل مسائل بلند و عمیق و بیان آنها در افق فکر مردم است و نقش مثال که هنر به حساب می آید، در توضیح مباحث انکار ناپذیر است و هیچ علمی از آن بی نیاز نیست و در مباحث علمی، تربیتی، اجتماعی، اخلاقی و... از آن بهره می‌گیرند.

مثل‌هایی که باعث تذکر و یادآوری می‌شود: «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»؛ خداوند برای مردم مثل‌ها می‌زند، شاید متذکّر شوند»

اهمیت و فایده ی مثل

اهمیت مثل در پیام اوست نه در بزرگی و کوچکی چیزی که به آن مثال زده می شود، از جمله آثار مَثَل:

1. حقایق پیچیده منطقی و عقلی و دور از دسترس را حسّی و نزدیک می‌کند.

2. فهم مسائل را همگانی می‌کند.

3. درجه اطمینان را بالا می‌برد.

4. لجوجان را خاموش می‌سازد.‌

قرآن مجید در برابر کسانی که در مورد آفرینش حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ ایراد می‌کردند که مگر ممکن است انسانی بدون پدر متولد شود، می‌فرماید: «إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ...؛ مَثَل عیسی در نزد خدا همانند آدم است که او را از خاک آفرید.» (آل عمران/ 59) ما اگر بخواهیم در برابر افراد لجوج بگوییم: این کار در برابر قدرت‌ بی‌پایان خدا کارِ ساده‌ای است؛ باز ممکن است بهانه‌گیری کنند، امّا هنگامی که به آنها بگوییم: آیا قبول دارید که انسانِ نخستین از خاک آفریده شده است؟ خداوندی که چنین قدرتی دارد چگونه نمی‌تواند انسان را از بشری بدون پدر متولّد سازد!!!

قرآن از هر مَثَلِ بجا که کاملاً هماهنگ و منطبق با مقصود و جنبه ی تربیتی هم داشته باشد، استفاده کرده است: (آل عمران/ 59، زمر/ 27) چرا که این جاهلان، منافقان و بداندیشان هستند که از مثال‌های انحرافی و گمراه کننده بهره می‌برند. (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، با کمی تغییر در عبارتها)

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان      


منابع:

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۳
احمد جانقربانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی