آیت الله جوادی آملی مطرح کرد:


شناسهٔ خبر: 3698017 -
آیت الله جوادی آملی با اشاره به حدیثی از امیرالمومنین(ع) بیان می دارد با توجه به اینکه قلوب مردم در دست خداست، بنابراین اگر کسی رابطه اش را با خدا درست کند، رابطه او با مردم هم درست می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله جوادی آملی در یکی از جلسات درس اخلاق، با اشاره به حدیثی از امیرالمومنین علی(ع) در نهج البلاغه، به لزوم اصلاح رابطه انسان با خداوند و تأثیر آن در روابط با دیگران اشاره کرده و بیان می‌دارد:برای اینکه هویت انسان و قلمرو هستی هر کسی مشخص شود یک بیان نورانی حضرت امیر(ع) دارد که فرمود: «مَن أَصلَحَ مَا بَینَهُ وَبَینَ اللهِ أَصلَحَهُ اللهُ بَینَهُ وَ بَینَ النَّاسِ» [۱] اگر کسی رابطه خودش با خدا را درست کند، رابطه او با مردم هم درست می‌شود، مگر نه آن است که مردم قلوب آنها در دست خداست، مگر نه آن است که مردم جنود و سپاه و ستاد الهی هستند، چه کسی بر دل‌های مردم مسلط است، چه کسی بر زبان‌های مردم مسلط است، فرمود: «ضَمَائِرُکُمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکُمْ عِیَانُهُ»، [۲] مردم سپاه خدا هستند، ستاد الهی‌ میباشند، اگر ستاد الهی هستند، بین ما و خدای ما، صلح و صفا بود، نه بیراهه رفتیم، نه راه کسی را بستیم، ذات اقدس الهی بین ما و جامعه اصلاح می‌کند، نه کسی بدِ ما را می‌خواهد، نه با ما بد می‌کند، «مَن أَصلَحَ مَا بَینَهُ وَبَینَ اللهِ أَصلَحَهُ اللهُ بَینَهُ وَ بَینَ النَّاسِ» ,

وی در ادامه به نقش نفس لوّامه در هدایت انسان و جلوگیری از نابودی و انحطاط او اشاره کرده و بیان می‌دارد: «مَن کَانَ لَهُ مِن نَفسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حَافِظٌ» [۳] ما واعظ نیاز داریم؛ اما مهم‌ترین واعظ، واعظ درونی ماست، نه واعظ بیرونی. واعظ بیرونی ممکن است، کتابی بنویسد، یا سخنی بگوید که ما آن را مطالعه کنیم یا بخوانیم، اگر خواندیم ممکن است از معبر چشم بگذرد و اگر شنیدیم ممکن است از مسیر گوش عبور کند؛ اما آنچه از دل برمی‌خیزد، دلمایه می‌شود در درون اثر دارد، حرف واعظ درونی است، انسان باید حرف واعظ خودش را بشنود، در درون ما واعظی هست؛ منتها ما نباید این واعظ را خفه کنیم، این «نفس لوّامه» از همین باب است، این واعظ از همین باب است که خدا به این «نفس لوّامه» [۴] سوگند یاد کرده است. اینکه مرتب ما را ملامت می‌کند که چرا آن حرف را زدی، چرا آن کار را کردی، چرا آن غذا را خوردی، این واعظ است. «وَعظ» , سخنرانی نیست، سخن‌خوانی نیست، کسی مقاله‌ای بنویسد به عنوان سخن‌خوانی، آن را بخواند، این وعظ نیست، کسی سخنرانی کند وعظ نیست. اگر آن «جَذبُ ‌الخَلقِ إِلَی الحَقِّ» فراهم شد وعظ است «الوعظ ما هو؟ الوعظُ جذب الخلق الی الحق» اگر سخنی ما را جذب کرد، جاذبه داشت، ما مجذوب او شدیم، دلربایی کرد، او می‌شود واعظ. فرمود: اگر کسی در درونش چنین واعظ و نیروی جاذبه باشد، این به مقصد می‌رسد و خدای سبحان او را حفظ می‌کند.

(درس اخلاق ۲۳/۱۱/۹۳)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت ۸۹.
[۲] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه ۱۹۹.
[۳] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت ۸۹.
[۴] . سوره قیامت، آیه ۲؛ ﴿وَ لاَ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ﴾.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۳۰
احمد جانقربانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی